چهارشنبه سوری ؛ جشن پایان سرما
چهارشنبه سوری نخستین جشن از مجموعه جشنها و مناسبتهای نوروزی است که با برافروختن آتش و بهصورت جمعی در فضای باز برگزار میشود.
در حقیقت ایرانیان با برگزاری جشن چهارشنبه سوری و بر پا کردن آتش پایان سرمای زمستانی و از راه رسیدن بهار را جشن میگرفتند. آنان دور هم جمع میشدند، کدورتها را به دست آتش میسپردند و برای آرزوی داشتن سالی پر بار و سرشار از سلامتی شادی میکردند.
هر چند یکی دو دهه است که این جشن زیبا با ترکاندن ترقهها و روشن کردن اسباب آتشبازی وحتی به آسمان فرستادن بالن آرزوها تغییر شکل داده است و کار تا آنجا بالا میگیرد که بعضی در این میانه آسیب میبینند و راهی بیمارستان میشوند اما شور و شوق گذر از سال گذشته، رسیدن به نوروز و امید به داشتن سالی بهتر هنوز هم کوچک و بزرگ را به جشن گرفتن چهارشنبه سوری تشویق میکند.
در ادامه میخوانید:
چهارشنبه سوری از کجا آمده؟
دربارۀ ریشه دقیق چهارشنبه سوری، اطلاعات دقیق و درست حسابی در دسترس نیست. بعضی از پژوهشگران معتقدند که چنین آیینی دقیقا پیش از اسلام وجود نداشته و احتمالاً تغییر یافته یک آیین باستانی است؛ زیرا پیش از اسلام به این صورت هفته وجود نداشت که آخرین چهارشنبهای وجود داشته باشد، همچنین آتش برایشان مقدس بود و از رویش نمیپریدند. بعضی آن را تغییر یافته جشن سده میدانند که این فرض چندان صحیح نیست.
امّا هر چه باشد، به نظر میرسد این جشن ریشههای باستانی دارد و با آمدن اسلام شکل و شمایلش کمی تغییر کرده و با فرهنگ هر منطقه، آداب و آیینی به آن اضافه شده است.
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
چهارشنبه سوری هم مانند هر مراسم سنتی دیگری، آداب خاص خودش را دارد. هرکدام از این آداب هم ریشه در داستانی قدیمی یا روایتی اسطورهای دارد که دانستن و بازگوکردنشان میتواندجذاب باشد.
برپا کردن آتش
یکی از مراسم چهارشنبه سوری برپا کردن آتش است؛ پیش از آنکه مراسم چهاشنبه سوری به شکلی که امروز رواج دارد، دربیاید، هر خانوادهای روی پشتبام یا فضای باز خانۀ خود، بوتههای خشک را در 3، 5 یا 7 کُپه آماده میکردند. با تاریک شدن هوا همگی دور هم جمع میشدند، این بوتهها را آتش میزدند و از روی آن میپریدند. پریدن از روی آتش تقریباً همۀ جای ایران متداول است و بسیاری آن را به اسطورۀ سیاوش و عبور او از آتش مربوط میدانند. سیاوش پس از تهمتی که به او زدند پذیرفت تا با اسبش از آتش بگذرد تا پاک بودن خود را اثبات کند.
با این حال عقیدۀ بیشتر مردم این بود که پریدن از روی آتش بیماریها را از بین میبرد و پاکی و سلامتی را در سال جدید با خود همراه میاورد به همین دلیل بود که موقع پردین از روی آتش میخواندند: «زردی من از تو، سرخی تو از من»
قاشقزنی
قاشقزنی یکی از قدیمیترین و معروفترین مراسمی است که هر سال چهارشنبه سوری انجام میشد و اوقات خوشی را برای بچهها و بزرگترها فراهم میکرد.
در این رسم که امروزه تقریباً فراموش شده، دختران و پسران جوان، چادری بر سر خود میکشیدند تا شناخته نشوند و به در خانه دوستان و همسایگانشان میرفتند. صاحبخانه با شنیدن صدای قاشق که به کاسه میخورد، به در خانه میآمد و داخل کاسه آنها آجیل چهارشنبهسوری، شیرینی، شکلات، نقل و گاه هم پول میریخت.
این رسم آنقدر برای مردم ارزشمند بود که اگر کسی ناخوش در خانهاش داشته، به نیّت سلامتی او برای قاشقزنی میرفته و در نهایت خوراکیهایی که از همسایهها میگرفت را به ناخوش میدادند تا سلامتیاش را به دست آورد.
بعضی گفتهاند سنت قاشقزنی از باور زرتشتیان ریشه گرفته است، چون در اوستا آمده که پنج روز آخر سال تا روز پنجم فرودین، اورمزد دوزخ را خالی میکند و ارواح رها میشوند. ارواح نیک در رستاخیز آخر سال به میان زندگان برمیگردند و به شکل افرادی که رویشان پوشیده شده، به خانه بازماندگان سر میزنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنها هدیهای میدهند. قاشق زنی در واقع استفادۀ ارواح از زبان بدن به جای زبان گفتار است.
پختن آش ابودردا
تا همین چند دهه قبل که مراسم چهارشنبه سوری تماموکمال برگزار میشد، خانوادههایی که مریض داشتند، برای درمان بیمارشان در شب چهارشنبه سوری، آش ابودردا یا آش بیمار میپختند و مقداری از آن را به بیمارشان میدادند، باقی آن را هم بین خودشان و فقرا تقسیم میکردند. آنها معتقد بودند که با این کار، بیمارشان درمان و بیماری از او دور میشود. میگویند «آش بیمار» یا «آش امام زینالعابدین» را با مواد و بُنشن یا پولی که از قاشقزنی به دست میآوردند، میپختند.
شاهنامهخوانی
خواندن اشعار شاعران قدیمی در مراسم مختلف میان ایرانیها بسیار مرسوم است. همانقدر که شبهای یلدا خواندن دیوان حافظ طرفدار دارد، چهارشنبه سوریها شاهنامۀ فردوسی محفل خانوادهها را با داستانهای اسطورهاش گرم و جذاب میکند. معمولاً این بزرگترهای فامیل هستند که در این مراسم شاهنامه میخوانند. داستانهایی که میتوانند شبی زیبا و گرم برای اهالی خانواده فراهم کنند.
خوراکیهای چهارشنبه سوری
هیچ مراسمی در هیچ کجای دنیا بدون غذا و خوراکیهای خوشمزه کامل نمیشود. قدیمترها که خوردن شیرینی و آجیل مثل امروز مرسوم نبود، مردم هر نوع دانه و مغز و میوه که در دسترسشان بود، برای جشن چهارشنبه سوری خشک میکردند یا روی آتش بو میدادند و میخوردند.
بعضی هم آجیل هفت مغز یا مشکلگشا (پسته، فندق، بادام، توت خشک، خرما، نخودچی و کشمش) که آجیل چهارشنبه سوری نام داشت، از دکانی که رو به قبله بود میخریدند و بین خودشان و آشنایان پخش میکردند و میخوردند.
حالا آجیلی شامل پسته، بادام، فندق و ۷ نوع میوه خشک و خوراکی با ترکیب کشمش، نخودچی، توت، انجیر، خرما زرد، قیسی و باسلوق را برای این شب فراهم میکنند که خیلی شبیه آجیل شب یلداست و مانند همۀ چیزهای امروزی میتوان آن را از فروشگاهها تهیه کرد.
مردم مناطق مختلف ایران در شب چهارشنبه آخر سال، آش رشته یا انواع آش محلی مربوط به منطقه خود را درست میکنند. در واقع گفته میشود خوردن آش رشته به این دلیل است که رشته امور را در سال جدید به دست گرفته و سال موفق و پرباری داشته باشیم.
قدیمیها شب چهارشنبه سوری پلوی معروفی داشتند به اسم «پلو هفت رنگ». روال کار نیز به این صورت است که پلو هفت رنگ را از هفت جور پلو مختلف با کلی زحمت درست میکردند. پلوهایی مجزا از خرما، زیره، کشمش، شوید، عدس و لوبیا، آلبالو پلو، سبزی پلو، رشته پلو و… که هر کدام میتوانستند انتخابی برای سفره هفت رنگ باشند. مهم فقط هفت نوع پلو درستکردن بود.
نیکان و چهارشنبه سوری
هر سال چهارشنبه سوری خانوادهها دور هم جمع میشوند، جشن میگیرند و خوراکیهای خوشمزه میخورند. روزهای پایانی سال آدمها مهربانتر میشوند، در آشتی باز میشود و کدورتهای گذشته فراموش میشوند. وقتی نوروز نزدیک است خیلیها به فکر کمک به دیگران هم میافتند، صدقهای کنار میگذارند و شادیهایشان را با دیگران قسمت میکنند.
در مؤسسۀ خیریۀ نیکان ماموت هم هر سال برای شاد کردن دل خانوادههای مددجو هدیه و آذوقه در نظر گرفته میشود. تصاویر و فیلمهای آذوقۀ اسفند ماه ما را میتوانید در اینستاگرام مؤسسه ببینید از اینجا هم میتوانید قلکهای نیکان را برای صدقههای خود تهیه و زمینۀ شادکردن دل مددجویان را فراهم کنید.
اگر این مقاله را دوست داشتید میتوانید نظراتتان را از باکس پایین مطلب، با ما در میان بگذارید تا بتوانیم مطالب مفیدتری برای شما تهیه کنیم.
نظرات
نظر شما در مورد این مطلب چیست؟