روز فرهنگ عمومی
فرهنگ عمومی عناصری از فرهنگ است که تأثیری همهگیر داشته باشد و بیشتر مردم یک جامعه در نحوۀ اثربخشی آن نقش داشته باشند. این شکل از فرهنگ در شیوههای رفتار عمومی افراد جامعه یا عرف و عادات و رسوم و زبان آن جامعه ریشه دارد و اغلب آن بخشی از زندگی مردم را شامل میشود که افراد نسبت به آنها حساسیت دارند.
گرچه فرهنگ عمومی جنبههای بسیاری از زندگی، فر هنگ، آداب و رسوم، هنجارها و شیوههای زیست مردم یک جامعه را شامل میشود اما با افزودن جنبههای آموزشی و هدفمندکردن آن میتواند، بسیاری فعالیتهای انسانی و آینده ساز را به بخشی از فرهنگ روزمرۀ آنان تبدیل کرد.
تاریخچه فرهنگ
سال 1387 بود که شورای فرهنگ عمومی، ۱۴ آبانماه را که مصادف با تصویب آئیننامۀ این شورا بود، روز فرهنگ عمومی نامگذاری کرد. روزی که براساس آن باید به فرهنگ عمومی و عناصر سازنده و پیشبرندۀ آن دوباره توجه کرد.
فرهنگ چیست؟
فرهنگ یک مفهوم گسترده است که شامل رفتارهای اجتماعی و هنجارهای موجود در جوامع بشری و همچنین دانش، اعتقادات، هنرها، قوانین، آداب و رسوم، قابلیتها و عادات افراد در این گروهها میشود؛ فرهنگ مجموعه پیچیدهای از دانشها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه خویش فرامیگیرد، تعریف میشود.
هر منطقه از هر کشوری میتواند فرهنگ متفاوتی با دیگر مناطق آن کشور داشته باشد. فرهنگ به وسیلۀ آموزش، به نسل بعدی منتقل میشود؛ همچنین فرهنگ راهکارهای شایع در یک جامعه است برای رفع هرگونه نیاز واقعی یا غیر واقعی. فرهنگ، راه مشترک زندگی، اندیشه و کنش انسان در یک جامعه است. فرهنگ شامل هنر، ادبیات، علم، آفرینشها، فلسفه و دین است.
فرهنگ عمومی چیست؟
برای ارائه تعریفی از مفهوم فرهنگ عمومی تلاشهای زیادی شده است. با وجود این، هنوز هم بسیاری از اندیشمندان و صاحب نظران با پیچیدگیهای زیادی درباره مفهوم، مصداق و مسائل فرهنگ عمومی رو به رو هستند که دلایلی زیادی دارد: یکی اینکه در کتابهای جامعه شناسی، انسان شناسی و مطالعات فرهنگی مفهوم فرهنگ از مفاهیم دیگر روشن و متمایز نیست. دیگر اینکه تلقی روشنی از مفهوم «عمومی» وجود ندارد. اگر چند گام به عقب برگردیم و به مسائل فلسفی فرهنگ توجه کنیم، مشکلات دیگری خودنمایی میکنند.
یکی از این مشکلات بیتوجهی به ویژگیهای فلسفی و منطقی مفاهیم است. امروزه مفاهیم اساسی متعددی در ادبیات مباحث جامعه شناسی و فرهنگ شناسی به کار میرود که هم تعریف روشنی از آن و هم حوزههای کارکرد و تعیین مصادیق آن عرصۀ مناقشات نظری فراوانی شده است. اگر نگاهی فلسفیتر و اندیشهای عمیقتر درباره مفهوم فرهنگ و به تبع آن فرهنگ عمومی وجود داشت شاید برخی از گرههای کور این کلاف پیچیده باز شده بود.
به طور کلی در تعریف این عبارت به ظاهر ساده اما گسترده گفته میشود که فرهنگ عمومی؛ فرهنگ غالب و گستردهای است که در میان عموم جامعه رواج دارد و حوزهای از عقاید، ارزشها، جلوههای احساسی و هنجارهاست که اجبار اجتماعی غیر رسمی از آن حمایت میکند. در مدلی که شورای فرهنگ عمومی ارائه کرده است. فرهنگ شامل دو حوزه کلی فرهنگ نظری و عمومی است. فرهنگ عمومی شامل امور فرهنگی، فعالیتها و امکانات میشود.
ویژگیها و شاخصها
فرهنگ عمومی حوزه ای از نظام فرهنگی جامعه است که پشتوانه آن اجبار قانونی و رسمی نیست، بلکه تداوم آن در گرو اجبار اجتماعی اعمال شده از سوی آحاد جامعه و تشکلها و سازمان های غیردولتی (غیررسمی) است. برخلاف حوزه فرهنگ رسمی که در نهایت، اجبار فیزیکی از آن حمایت میکند، حوزه فرهنگ عمومی عمدتاً بر پذیرش و اقناع استوار است و پایبند نبودن به آن مجازات، به معنای حقوقی کلمه، را در پی ندارد. به عبارت دیگر مفهوم فرهنگ عمومی در تقابل مردم ـ دولت مفهوم پیدا میکند.
فرهنگ عمومی مؤلفههایی از فرهنگ است که تأثیرات آن عام و فراگیر میباشد و عامه مردم در کیفیت آن نقش دارند و از شیوه رفتارهای عمومی مردم یا عرف و عادات و رسوم و زبان ساخته میشود و یا تأثیر مشهود میپذیرد و عموم جنبهها و عرصهها و زندگی مردم را تحت تأثیر قرار میدهد و عموم مردم نسبت به آنها حساسیت و شناخت دارند.
این شکل از فرهنگ مانند کل نظام فرهنگی و فرهنگ، در چهار وجه ظاهر میشود: درونی، روانی، نمادی، نهادی و آثار. از این رو میتوان رگه های فرهنگ عمومی را در همه این جلوهها یافت. فرهنگ عمومی، در کنار فرهنگ رسمی، در همه حوزههای زندگی اجتماعی، خانواده، حکومت، اقتصاد و آموزش و پرورش و نظایر اینها حضور دارد. از این رو نمی توان آن را به حوزه مشخصی محدود ساخت.
عوامل مؤثر در بهبود فرهنگ عمومی
در ارتقای فرهنگ عمومی جامعه، شاخصها و عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بسیاری نقش دارند که بررسی همگی آنها تخصصی و زمانبر است، با این حال برخی موارد مانند آموزش، خانواده و رسانه آنقدر مهم هستند که نمیتوان از آنها صرف نظر کرد.
آموزش
برای آنکه جنبههای مختلف فرهنگ، رفتار شهروندی، قانونمداری و رفتارهای فردی و اجتماعی را به افراد آموخت، هیچ کاری مانند آموزش مؤثر نیست. فرقی ندارد که جامعۀ هدف کودکان و نوجوانان باشند یا بزرگسالان، همۀ افراد به کمک روشهای آموزشی میتوانند به افرادی بهتر و مفیدتر برای خود و جامعه تبدیل شوند. در این مسیر مدارس و دانشگاهها به دلیل حضور نسلهای جوان بهترین مکان برای آموزش هستند.
خانواده
محیط خانواده نیز همچون فضاهای آموزشی میتواند در رشد افراد مؤثر باشد. پدر و مادر بر فرزندان تأثیرگذارند و فرزندان نیز وقتی به سن جوانی میرسند میتوانند راهها و روشهای نوتر زندگی را به افراد دیگر خانواده منتقل کنند. به همین دلیل خانواده محل مناسبی برای تلاش برای بهبود فرهنگ عمومی محسوب میشود.
رسانه
تأثیرگذاری رسانهها بر هیچکس پوشیده نیست. دهههاست مردم سراسر جهان سبک زندگی، باورها، علاقهمندیها و حتی نیازهای خود را با رسانه میشناسند و انتخاب میکنند و همین نشان میدهد که رسانههای عمومی چه اندازه میتوانند در انتقال فرهنگ عمومی و بهبود آن مؤثر باشند.
فرهنگ عمومی و کار خیر
یکی از چیزهایی که میتواند به جزیی مهم در فرهنگ عمومی تبدیل شود، انجام کارهای خیر و همکاری با خیریههاست. فعالیتهای خیرخواهانه نه فقط حس نوعدوستی را در میان مردم افزایش میدهد، بلکه میتواند به عنوان مسئولیت اجتماعی شرکتها و نهاد در سرنوشت مردم مؤثر باشد.
به این منظور نهادهای مرتبط با فرهنگ عمومی،رسانهها و نهادهای آموزشی میتوانند در شکلگیری و افزایش نگاه خیرخواهانه میان مردم تأثیر بسزایی داشته باشند. خیریه ها مردم نهاد هستند، آنها نیازمندان واقعی را به خوبی میشناسند و میتوانند کمکهای مردمی را به بهترین و مطمئنترین شکل به دست نیازمندان برسانند.
مؤسسۀ خیریۀ نیکان ماموت به عنوان حامی خانوادهها، تلاش میکند علاوه بر انجام کار خیر این فعالیت را به عنوان یکی از بخشهای مهم فرهنگ گسترش دهد. نیکان در هشت شاخه فعال است و بیشتر مسائل خانوادهها را در قالب این شاخهها رفع میکند. شرح این فعالیتها را میتوانید در اینستاگرام مؤسسه بخوانید و با فعالیتهای جدید نیکان هم از این طریق آشنا شوید.
نظرات
نظر شما در مورد این مطلب چیست؟