
حمایت فوری حمایت از کسب و کار آقا سهراب
- جمع آوری شده ۱۵,۰۸۳,۰۰۰ تومان
- مبلغ هدف ۱۵,۰۸۳,۰۰۰ تومان
- حامیان ۱۹ نفر
- زمان ثبت ۱۴۰۳/۰۲/۰۳
آقا سهراب 52 ساله و متاهل است. همسرش فاطمه خانم 41 ساله دارد، 12 سال است که به ام اس مبتلاست و سمت راست بدنش کاملا بی حس شده است. آنها دو فرزند دارند. آقا سهراب برای اینکه بتواند از همسرش نگهداری کند مجبور شده از کارش استعفا دهد و در خانه بماند.
به دلیل بالابودن هزینه های درمان فاطمه خانم، آقا سهراب یک سوپرمارکت کوچک در پارکینگ خانهشان افتتاح کرد تا بتواند هزینه های زندگی و درمان همسرش را پرداخت نماید. برای اینکه کارش راه بیفتد محصولاتی نیاز دارد تا مغازه اش رونق بگیرد. چقدر خوب است که دست پدری را بگیریم و در حمایت از کسب و کار آقا سهراب، به کسب و کارش رونق بخشیم.
حمایت از کسبوکار خانوادگی؛
داستان فراخوان کمک به آقا سهراب و نتیجه آن
همدلی و مشارکت در حمایت از خانوادههای آسیبپذیر، نشانهای از قدرت یک جامعه سالم است. یکی از این نمونههای این همدلیها، فراخوانی بود که برای حمایت از آقا سهراب، یک پدر زحمتکش و همسرش که با بیماری سختی دستوپنجه نرم میکند، منتشر کردیم. این فراخوان با هدف جمعآوری منابع برای تجهیز سوپرمارکت کوچک آقا سهراب در پارکینگ خانهاش برگزار شد تا بتواند هزینههای زندگی و درمان همسرش را تأمین کند.
در ادامه این گزارش، به بررسی روند اجرای این فراخوان، مشارکتهای انجامشده، نتایج حاصل و تأثیر آن بر زندگی این خانواده میپردازیم.
شرح وضعیت اولیه
آقا سهراب، مردی ۵۲ ساله، در حالی که زندگیاش را وقف خانوادهاش کرده است، با چالشی بزرگ روبهرو بود. همسر او، فاطمه خانم، از دوازده سال پیش به بیماری اماس مبتلا شده و به دلیل پیشرفت بیماری، سمت راست بدنش کاملاً بیحس شده است. به دلیل نیازهای مراقبتی و پزشکی همسرش، او مجبور شد شغل قبلی خود را رها کند تا تمام وقت در خانه به نگهداری از او بپردازد. اما افزایش هزینههای درمان و تأمین معیشت خانواده باعث شد که وی به فکر راهاندازی یک کسبوکار کوچک در پارکینگ منزلش بیفتد تا هم مراقب همسرش باشد و هم درآمدی برای امرار معاش زندگی داشته باشد. چون غیرتش قبول نمیکرد دستش جلوی کسی دراز شود. به قول خودش از وقتی یادش میآمد کار کرده بود و حالا نمیتوانست خانه نشین باشد. از طرفی هم نمیتوانست همسرش را به امان خدا رها کند. افتتاح یک سوپرمارکت کوچک و محلی، گامی جسورانه برای تأمین هزینههای خانواده بود که آقا سهراب به آن اقدام کرد، اما این مغازه به تجهیزات و محصولات اولیه برای رونق گرفتن نیاز داشت.
اینجا بود که یک فراخوان در سایت نیکان منتشر شد تا مشارکت و همبستگی اجتماعی، هم نیاز مالی آقا سهراب را تأمین کند و هم به او یادآور شود که تنها نیست و ما با او هستیم.
هدف فراخوان
هدف اصلی این فراخوان، جمعآوری کمکهای نقدی و غیرنقدی برای تأمین کالاها و تجهیزات موردنیاز سوپرمارکت آقا سهراب بود، اما این تنها بخشی از انگیزه اصلی کمپین به شمار میرفت. تمرکز ما بر ایجاد یک زیرساخت پایدار برای این کسبوکار کوچک خانوادگی بود تا این فروشگاه بتواند بهطور مستقل درآمدزایی کند و امنیت اقتصادی پایداری را برای خانواده آقا سهراب فراهم آورد. این طرح با هدف ارتقاء خودکفایی و بهبود معیشت خانواده طراحی شد، تا به جای ارائه کمکهای مقطعی، فرصت بهرهمندی از یک منبع درآمد مداوم را برای آنها فراهم کند.
این کمپین نهتنها یک اقدام اقتصادی، بلکه دعوتی به همبستگی و انساندوستی بود. همیاری با این پروژه، فرصتی برای سهیم شدن در یک مسیر تحولآفرین و پایدار بود که تأثیری مثبت بر کیفیت زندگی این خانواده گذاشت. با همراهی شما، نه تنها به بهبود شرایط زندگی یک خانواده کمک کردیم، بلکه گامی بلند در راستای ایجاد امید و توانمندسازی افراد نیازمند برداشتیم.
فراخوان حمایت از کسبوکار آقا سهراب با استقبال گستردهای مواجه شد. افراد نیکوکار، شرکتهای تولیدی و فروشگاههای بزرگ با ارائه محصولات و حمایتهای مالی به این کمپین پیوستند. مشارکتکنندگان کالاهایی مانند مواد غذایی بستهبندیشده و محصولات بهداشتی مناسب برای مغازه را تأمین کردند.
تأثیرات اقتصادی و اجتماعی
پس از تجهیز سوپرمارکت و تأمین کالاهای اولیه، کسبوکار آقا سهراب بهسرعت رونق گرفت. درآمد او به حدی افزایش یافت که نهتنها توانست هزینههای درمان همسرش را بهموقع پرداخت کند، بلکه وضعیت معیشتی خانواده نیز بهبود یافت. این کسبوکار کوچک به یک منبع درآمد پایدار تبدیل شد و به خانواده کمک کرد تا با آرامش بیشتری با چالشهای زندگی روبهرو شوند. رشد درآمدی که از این کسبوکار به دست آمد، این امکان را به آقا سهراب داد که تنوع بیشتری در محصولات ارائه دهد و مشتریان بیشتری را جذب کند.
از منظر اجتماعی، این اقدام حس همبستگی و حمایت جامعه را تقویت کرد. افراد محلی با خرید از این سوپرمارکت، نهتنها به اقتصاد خانواده کمک کردند، بلکه به تقویت اقتصاد محلی نیز کمک رساندند. این پروژه نمونهای موفق از توسعه کسبوکارهای خرد خانگی بود که بهطور مستقیم در بهبود اقتصاد خانوادههای کارآفرین نقش داشت. مشارکت اجتماعی مردم در این فراخوان نشان داد که کمکهای کوچک، وقتی در قالبی جمعی به کار گرفته میشوند، میتوانند تأثیری بزرگ داشته باشند. همچنین، این فراخوان باعث افزایش آگاهی عمومی درباره بیماریهای مزمن مانند اماس و نقش حمایتهای مالی و اجتماعی در بهبود کیفیت زندگی بیماران شد.
این موفقیت نشان داد که همکاری جامعه با کسبوکارهای محلی به توسعه پایدار کمک میکند و قدرت شبکههای اجتماعی و انسانی در تقویت فرصتهای اقتصادی و اجتماعی چقدر مهم است. داستان آقا سهراب به الگویی الهامبخش برای دیگر افرادی تبدیل شد که با چالشهای مشابهی روبهرو هستند.
جمعبندی و نتیجهگیری
فراخوان کمک به آقا سهراب، نمونهای الهامبخش از قدرت همکاری و همبستگی اجتماعی بود. حمایتهای مالی و معنوی افراد و نهادها نشان داد که حتی کوچکترین مشارکتها میتوانند به تغییرات بزرگی منجر شوند. امروز، آقا سهراب با انگیزهای تازه به کسبوکار خود ادامه میدهد و امیدوار است بتواند در آینده به دیگران نیز کمک کند. این تجربه یادآور این حقیقت است که هر کجا دستی برای یاری بلند شود، زندگی به سمت روشنایی و امید حرکت میکند.