
فراخوان فوری تامین داروی آقا مهدی
- جمع آوری شده ۱۱۵,۰۰۰,۰۰۰ تومان
- مبلغ هدف ۱۱۵,۰۰۰,۰۰۰ تومان
- حامیان ۱۰۰ نفر
- زمان ثبت ۱۴۰۳/۱۰/۲۵
آقای محمدمهدی، مردی ۵۳ ساله و کارگر زحمتکشی است که با دستان پینهبسته، نان زندگی را از کارگری گلدوزی نانو فراهم میکند. او که با درآمد ماهانه ۱۲ میلیون تومان و بیمه تأمین اجتماعی به سختی چرخ زندگی را میچرخاند، در خانهای استیجاری به مبلغ ۴۵۰ میلیون تومان رهن کامل زندگی میکند. همسرش، مرضیه روحی، خانهداری فداکار است که یارانه و کمکمعیشتی دریافت میکند.
این خانواده چهار فرزند دارند؛ سه پسر و یک دختر مجرد. یکی از پسرهایشان، مهدی ۲۶ ساله، در تاریخ ۲۴ آذرماه دچار سانحهای وحشتناک شد و اکنون در بخش آیسییو بیمارستان امام خمینی بستری است. شرایط او بسیار بحرانی است. بدن مهدی به دلیل عفونت شدید در کما فرو رفته و پزشکان برای جلوگیری از گسترش عفونت، آمپولی تجویز کردهاند که هر عدد آن ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان هزینه دارد.
این داروی حیاتی تنها از داروخانه ۱۳ آبان قابل تهیه است و خانواده برای تهیه آن به مبلغ ۱۱۵ میلیون تومان نیاز فوری دارند. شرایط مالی این خانواده به هیچ وجه پاسخگوی چنین هزینه سنگینی نیست، و زندگی مهدی به کمک فوری شما بستگی دارد.
امروز با هم میتوانیم معجزهای بسازیم. برای کمک به این خانواده و بازگرداندن مهدی به زندگی، روی دکمه کمک کلیک کنید.
شاید بی دلیل نیست و شما ناجی این خانواده هستید.
شماره کارت بانک صادرات :
6037-6919-9000-5571
شماره حساب صادرات : 0103195492009
حساب شبا بانک صادرات : IR330190000000103195492009
به نام موسسه خیریه نیکان ماموت
کمک به خانوادهای در بحران: نجات زندگی مهدی با همدلی و حمایت مردمی
وقتی فراخوانی برای نجات یک جان انسان منتشر میشود، در پشت این ندای امید، خانوادهای با دلهایی شکسته اما پر از امید ایستادهاند. در دل شبهای بیپایان، چشم به راه هر پیامی هستند که نشانهای از همدلی و حمایت باشد. برای آنها، هر گامی که برداشته میشود، هر کمک کوچکی که میرسد، نه تنها یک اقدام مالی، بلکه روشنایی است که در تاریکی زندگیشان میتابد. این لحظات پر از استرس و نگرانی، پر از دعا و امید است که شاید روزی بتوانند به نتیجهای برسند که زندگیشان را تغییر دهد. اما چیزی که در این میان فراموش میشود، این است که جهان ما بازتابی از اعمال خود ماست.
هر نیکی که از دل میآید، بازخوردی دارد که ممکن است در زمان و مکانی که انتظارش را نداریم، به سوی ما باز گردد. درست مثل بارانی که پس از خشکسالی میآید یا گلهایی که پس از فصل سرد شکوفا میشوند، دستهای یاریگر همیشه در زمانی که به آنها نیاز داریم، در زندگیمان ظاهر میشوند.
در دنیایی که هر عمل نیکو آثار خود را به همراه دارد، هیچ تلاشی بینتیجه نمیماند. وقتی امروز دست کسی را میگیریم، فردا ممکن است در زمانی که کمترین انتظار را داریم، دستی از جایی دور به سوی ما دراز شود. این همان قانون طبیعی زندگی است: دنیای ما از مهربانی و بخشش پر میشود. وقتی بخشش میکنیم، خود نیز از آن بهره میبریم، زیرا این چرخه از عشق و همدلی همیشه ادامه دارد و به سوی کسانی که به آن نیاز دارند، باز میگردد.
در دنیای امروز، انسانها گاهی در موقعیتهایی قرار میگیرند که به کمک دیگران نیاز دارند. این موقعیتها میتوانند به شکلی ناگهانی و غیرمنتظره به وجود آیند، و فرد یا خانوادهای که درگیر این بحرانها میشود، در لحظه احساس تنها بودن میکند. در چنین شرایطی، همدلی و حمایت مردم میتواند زندگی دوبارهای به این افراد ببخشد. یکی از این داستانها، داستان خانوادهای است که به دلیل یک حادثه ناگوار، با مشکلات جدی مالی مواجه شد و نیاز فوری به کمک داشت. در این مقاله، به نحوه کمکرسانی مردمی به این خانواده و نجات زندگی یکی از اعضای آن خواهیم پرداخت.
آشنایی با خانواده محمدمهدی
محمدمهدی، مردی 53 ساله، کارگر زحمتکشی است که با دستان پینهبستهاش زندگی خود و خانوادهاش را از طریق گلکاری و باغبانی نان میآورد. این مرد با وجود شرایط سخت اقتصادی، همچنان در تلاش بود تا زندگی معمولی خود را پیش ببرد. او با درآمد ماهانه 12 میلیون تومان و بیمه تأمین اجتماعی، تلاش میکرد چرخ زندگی را بچرخاند، اما زندگی او و خانوادهاش با چالشهای مالی فراوانی روبهرو بود.
او و همسرش، مرضیه خانم، در خانهای استیجاری با مبلغ 450 میلیون تومان رهن کامل زندگی میکردند. همسر او، مرضیه، خانهدار فداکاری بود که یارانه و کمکمعیشتی دریافت میکرد و این کمکها به سختی هزینههای روزمره خانواده را پوشش میداد.
سانحه ناگوار محمدمهدی
زندگی این خانواده زمانی دگرگون شد که مهدی، پسر 26 ساله خانواده، در تاریخ 24 آذرماه دچار سانحهای وحشتناک شد و به بخش آیسییو بیمارستان امام خمینی منتقل گردید. شرایط جسمی مهدی به شدت بحرانی بود. بدن او به دلیل عفونت شدید به حالت شبهکما فرو رفته بود و پزشکان برای جلوگیری از گسترش عفونت، آمپولی تجویز کرده بودند که هزینه هر دوز آن 4 میلیون و 200 هزار تومان بود.
این داروی حیاتی فقط از داروخانه 13 آبان قابل تهیه بود و برای تهیه آن خانواده نیاز به مبلغ 115 میلیون تومان داشتند. با توجه به وضعیت مالی نابسامان خانواده، تهیه این مبلغ برای آنها غیرممکن به نظر میرسید.
فراخوان و کمکهای مردمی
این وضعیت بحرانی خانواده باعث شد که درخواست کمک فوری از مردم در سایت خیریه ینکان ماموت منتشر شود. در این زمان، مردم با شنیدن این داستان از وضعیت و شرایط بحرانی بحرانی مهدی و خانوادهاش، به کمک شتافتند. مجموعهای از افراد نیکوکار و داوطلب به این خانواده کمک کردند تا بتوانند داروهای ضروری را تهیه کنند و مهدی را از خطر مرگ نجات دهند.
این داستان به سرعت در رسانههای اجتماعی منتشر شد و مردم از تمام نقاط مختلف کشور با ارسال کمکهای نقدی و دعای خیر، به این خانواده یاری رساندند.
در این بین، 100 نفر از هموطنان با توجه به شرایط مالی سخت خود و دغدغههای اجتماعی، تصمیم گرفتند تا مبلغ 115 میلیون تومان را جمعآوری کنند. این اقدام نه تنها نشاندهنده همدلی و دلسوزی مردم بود، بلکه نشانهای از قدرت همکاری اجتماعی در برابر بحرانهای فردی نیز به شمار میرفت.
نتایج کمکها
پس از جمعآوری کمکهای مردمی، داروهای مورد نیاز برای مهدی تهیه شد و او تحت درمانهای لازم قرار گرفت. با استفاده از داروها و مراقبتهای پزشکی، وضعیت مهدی به تدریج بهبود یافت و او از کما خارج شد و خوشبختانه هوشیاری او هر روز بالاتر میرود. پزشکان گزارش دادند که اگر این داروها به موقع تهیه نمیشد، وضعیت مهدی میتوانست به مرگ او منتهی شود.
این کمکها نه تنها جان مهدی را نجات داد، بلکه خانواده او را از بحران مالی و روانی بزرگی که به خاطر هزینههای درمانی به آن دچار شده بودند، نجات داد. همدلی و همکاری مردم در این حادثه اثبات کرد که در کنار یکدیگر میتوانیم معجزهها بسازیم.
نتیجهگیری
این داستان یادآور این است که در دنیای پرمشغله و پراسترس امروز، هنوز هم انسانها میتوانند در مواقع بحران کنار هم بایستند و به یکدیگر کمک کنند. کمکهای مردمی نه تنها نجاتبخش یک نفر، بلکه تسکیندهنده دردها و رنجهای یک خانواده بود. حمایتهایی که از سراسر کشور و با دلی پر از محبت و همدلی صورت گرفت، نشان از آن دارد که هنوز در دنیای امروز امید به انسانیت و کمک به همنوعان زنده است.
داستان خانواده محمدمهدی باید بهعنوان یک نمونه در ذهن همه ما بماند تا همواره در مواقعی که نیاز به کمک وجود دارد، دست یاری به سوی دیگران دراز کنیم. شاید بهواسطه همین کمکهای کوچک، بتوانیم زندگیهای بزرگی را نجات دهیم.