فراخوان فوری آزادی زندانی-زهره خانم

کمک کنیم تا مادری دوباره سرپا شود…

تصور کنید مادری که برای تأمین آینده فرزند بیمارش، از شغل دولتی‌اش کناره‌گیری کرده و با سختی فراوان تولیدی کوچکی راه انداخته، حالا درگیر بدهی‌های سنگینی شده که زندگی‌اش را به مرز نابودی کشانده است. زهره خانم، زنی 35 ساله و مادر یک پسر 15 ساله معلول ذهنی، تمام امیدش را بر کار و تلاش گذاشت، اما زمانی که سفارش‌های تولیدی‌اش به فروش نرفت و چک‌هایش برگشت خورد، همه دارایی‌اش را از دست داد. حالا با بدهی 200 میلیون تومانی، در آستانه از دست دادن همه چیز قرار دارد…

او توانسته با التماس و خواهش، رضایت شاکی را جلب کند تا نصف مبلغ را به‌صورت اقساطی بپردازد، اما برای پرداخت 100 میلیون تومان اولیه نیاز فوری به کمک دارد. اگر این مبلغ تأمین نشود، او با مشکلات قضایی و گرفتاری‌های بیشتر روبه‌رو خواهد شد و زندگی این مادر و فرزندش از هم خواهد پاشید.

✅ بیایید دست به دست هم دهیم و نگذاریم مادران سرپرست خانوار زیر بار مشکلات خرد شوند.
با کمک‌های کوچک و بزرگتان، می‌توانیم این 100 میلیون تومان را در کمترین زمان ممکن جمع کنیم و نگذاریم زنی که برای فرزندش جنگیده، تسلیم شود.

شماره کارت بانک صادرات :5571-9000-6919-6037
شماره حساب صادرات : 0103195492009
حساب شبا بانک صادرات : IR330190000000103195492009
به نام موسسه خیریه نیکان ماموت

در دل جامعه‌ای که مادران ستون خانه‌اند، شکست یک مادر تنها به فروپاشی یک زندگی ختم نمی‌شود؛ بلکه آینده‌ فرزندانی را تهدید می‌کند که امیدشان تنها بر دوش همان زن استوار است. زهره خانم، زن ۳۵ ساله‌ای که سرپرستی پسر ۱۵ ساله‌ی معلول ذهنی‌اش را به تنهایی بر عهده دارد، نمونه‌ای روشن از چنین زنانی‌ست. او برای تأمین زندگی فرزندش از شغل دولتی خود استعفا داد و با چنگ زدن به آخرین امیدها، یک تولیدی کوچک راه‌اندازی کرد. اما مشکلات بازار، بی‌ثباتی اقتصادی و برگشت خوردن چک‌ها، باعث شد بدهی‌های سنگینی روی دوش او باقی بماند.

شرح وضعیت اقتصادی و اجتماعی

زهره خانم با دستان خالی و در شرایطی دشوار، سعی کرد روی پای خود بایستد. اما وقتی تولیدی‌اش شکست خورد، با بدهی ۲۰۰ میلیون تومانی مواجه شد و زندگی‌اش در آستانه فروپاشی قرار گرفت. او با تلاش فراوان و خواهش از شاکیان، توانست رضایت یکی از آن‌ها را جلب کند تا نیمی از بدهی را اقساطی پرداخت کند. اما برای جلوگیری از اقدام قانونی و آغاز این روند، نیاز فوری به تأمین ۱۰۰ میلیون تومان نقدی داشت.

آغاز فراخوان

خیریه نیکان ماموت با بررسی دقیق پرونده و انجام ارزیابی مددکاری، تصمیم گرفت برای کمک به این مادر فراخوانی منتشر کند. هدف این بود که با جمع‌آوری مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان، از ورود او به چرخه پیچیده‌ی قضایی و افزایش آسیب‌های اجتماعی جلوگیری شود. این فراخوان با عنوان «کمک کنیم تا مادری دوباره سرپا شود» منتشر شد و به شکلی گسترده در شبکه‌های اجتماعی و سایت رسمی خیریه اطلاع‌رسانی شد.

مشارکت ۵۵ خیر

در مدت کمتر از ده روز، ۵۵ نفر از حامیان و خیرین خیریه نیکان ماموت به این فراخوان پاسخ مثبت دادند. کمک‌های کوچک و بزرگ آن‌ها در مجموع توانست ۱۰۰ میلیون تومان مورد نیاز را تأمین کند. این مشارکت، نمادی از مسئولیت‌پذیری اجتماعی و همراهی مردم در حمایت از زنانی بود که بار زندگی را به تنهایی به دوش می‌کشند.

پرداخت بدهی و رفع خطر

با تأمین مبلغ مورد نیاز، پرداخت نقدی اولیه به طلبکار انجام شد و اقساط‌بندی مابقی بدهی آغاز گردید. به این ترتیب، خطر پیگرد قضایی از زهره خانم دور شد و او فرصت یافت تا با آرامش خاطر، به زندگی و مراقبت از فرزندش ادامه دهد.

اهمیت آزادی از منظر اجتماعی، روانی و اقتصادی

آزادی یک فرد بدهکار از خطر زندان، تنها نجات یک نفر نیست؛ بلکه نجات یک خانواده و حتی بخشی از سلامت اجتماعی جامعه است. در مورد زهره خانم، اگر او به دلیل ناتوانی در پرداخت بدهی زندانی می‌شد، نه تنها زندگی خود او متلاشی می‌شد، بلکه فرزند معلول ذهنی‌اش با تهدید جدی از دست رفتن سرپرست اصلی خود مواجه می‌شد. در چنین شرایطی، احتمال ورود کودک به چرخه پرهزینه و ناکارآمد مراقبت‌های نهادی، افزایش آسیب‌های روانی و حتی بی‌سرپرستی کامل وجود داشت.
از منظر روانی، زندانی شدن یک والد، به‌ویژه مادر، می‌تواند پیامدهای سنگینی برای فرزندان به همراه داشته باشد؛ به‌ویژه کودکانی که شرایط خاص دارند و نیازمند توجه و مراقبت روزانه هستند. اضطراب، بی‌اعتمادی، انزوای اجتماعی و افت تحصیلی از جمله تبعات روانی‌ای هستند که می‌توانند آینده کودکان را برای همیشه تغییر دهند. آزادی زهره خانم، به معنای بازگرداندن امنیت روانی به خانه‌ای بود که در آستانه فروپاشی قرار داشت.
از منظر اقتصادی، زندانی کردن افراد بدهکار نه تنها کمکی به پرداخت بدهی نمی‌کند، بلکه هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم به دولت و جامعه تحمیل می‌کند. در عوض، اگر همان فرد در جامعه باقی بماند و با حمایت به مسیر بازسازی اقتصادی بازگردد، می‌تواند بدهی خود را بازپرداخت کند و هم‌زمان از وابستگی به نهادهای حمایتی نیز خارج شود. در مورد زهره خانم، این کمک نه‌تنها او را از زندان نجات داد، بلکه فرصتی برای برنامه‌ریزی مجدد و بازگشت به فعالیت اقتصادی کوچک اما پایدار را فراهم کرد.
از دیگر ابعاد مهم آزادی فردی، تقویت حس اعتماد در جامعه است. وقتی مردم می‌بینند که می‌توان در بحران‌ها روی همدلی و حمایت اجتماعی حساب کرد، سرمایه اجتماعی تقویت می‌شود و تمایل افراد برای مشارکت در فعالیت‌های خیرخواهانه افزایش می‌یابد.
در نهایت، آزادی زهره خانم، تنها یک تصمیم خیریه‌ای نبود؛ بلکه یک سرمایه‌گذاری انسانی، اخلاقی و اجتماعی بود که هم‌زمان امنیت روانی، اقتصادی و خانوادگی یک خانه را حفظ کرد.

نتیجه‌گیری و قدردانی

پروژه حمایت از زهره خانم با مشارکت دلگرم‌کننده‌ ۵۵ نفر از نیکوکاران با موفقیت به پایان رسید. این همراهی نه‌تنها مانع از ورود یک مادر زحمت‌کش به چرخه آسیب‌زای قضایی شد، بلکه ساختار یک خانواده را حفظ کرد و امید را به خانه‌ای بازگرداند که در آستانه سقوط قرار داشت.
اقدامی که در ظاهر یک کمک مالی برای بازپرداخت بدهی بود، در حقیقت حرکتی ریشه‌ای برای حفظ کرامت انسانی، آرامش روانی یک کودک معلول، و تداوم نقش مادری بود که هنوز امیدش را به تلاش و تولید از دست نداده است. این پروژه نشان داد که کار خیر صرفاً بخشش مالی نیست، بلکه ایجاد فرصتی برای بازسازی، عزت و ایستادگی انسان‌ها در برابر بحران‌هاست.
خیریه نیکان ماموت با قلبی سرشار از سپاس، از تمامی خیرین بزرگواری که در این مسیر همراه ما بودند قدردانی می‌کند و امیدوار است این تجربه، الگویی برای حمایت از دیگر زنان سرپرست خانوار در شرایط مشابه باشد. با هم، می‌توانیم نه‌فقط یک زندگی، بلکه نسلی را نجات دهیم.